گفتگو با پركارترین پژوهشگر دانشگاه سمنان دکتر مجید اسحاقی گرجی
« از زمانی كه با مفهوم ریاضی آشنا شدم، با آن انس گرفتم و به آن دل بستم .در این راه خیلی زمین خوردم اما، یاد گرفتم كه برخواستن بعد از هر زمین خوردنی یك پیروزی است.»
عجب حرفی !! كوتاه و به یاد ماندنی . آدم را به یاد سخن قصار بزرگان می اندازد .
می پرسم : دكتر پشتكارتان تا چه حد است ؟ می خندد و می گوید: « پشتكار عجیبی در زمین خوردن دارم.»
ولی از شوخی گذشته راست می گوید. پشتكار عجیبی دارد . خستگی را نمی شناسد.این را همكاران وی نیز می گویند .
دكتر سابقه ی كار در دانشگاه ؟در جواب می گوید: « سال 84 وارد دانشگاه سمنان شدم» .
با یه حساب سرانگشتی به این نتیجه می رسم كه او از زمان ورود به دانشگاه و شروع خدمت، ظرف سه سال به مقام دانشیاری رسیده است .و این باعث تحسین است . تحسین من وقتی بیشتر می شود كه می گوید تا پایان سال جاری یعنی دو ماه دیگر به مقام استادی می رسد .جالب است و آموزنده . پس از اتمام تحصیلات و اخذ درجه دكترا ، از زمان ورود به دانشگاه به عنوان مدرس و پژوهشگر ، ظرف هفت سال به درجه استادی رسیدن واقعاجای تحسین دارد.
به شوخی به او می گویم : یعنی دو سه ماه دیگر باید به شما بگوییم سلام پروفسور ؟ به جدی جواب می دهد : « نه . بگویید علیك سلام آقای اسحقی .!! .»
از این جواب كنف شدم .فهمیدم كه علاوه بر خونگرمی ، گشاده رویی و پشتكار ، صفت برجسته دیگری هم دارد .« افتادگی و تواضع» .
از فعالیتهایش می پرسم. شروع می كند به ارائه آمار . و ارائه لیستی از فعالیتهایش، همكاریش با نشریات و مجلات بین المللی، كنفرانسها، سفرهای خارجی و فرصتهای مطالعاتی . و همه اینها را به زبان انگلیسی و فارسی می گوید ، درهم .
از میان تمام حرفهایش راجع به فعالیتهای تحقیقاتی و پژوهشی اش توانستم همین ها را یادداشت كنم:
« تالیف بالغ بر 150 مقاله بین المللی ظرف مدت 7 سال ، تالیف كتابی مرجع به زبان انگلیسی ، همكاری با 10 مجله بین المللی به عنوان سردبیر یا عضو هیات تحریریه ، موسس و سردبیر مجله بین المللی « آنالیز غیر خطی و كاربردهای آن» با همكاری تنی چند از بزرگان حال حاضر دنیا در زمینه آنالیز ریاضی ،اولین ایرانی
دارای مقاله در « مجله بین المللی آكادمی علوم آمریكا» كه مجله ای با اعتبار بالای جهانی در زمینه فیزیك و ریاضی است و تاكنون هیچ ایرانی موفق به چاپ مقاله در این مجله نشده است. ، داور مقاله در بسیاری از مجلات معتبر بین المللی در زمینه آنالیز ریاضی ، پژوهشگر برتر دانشگاه در دو سال متوالی و پژوهشگر برتر كشور در زمینه علوم پایه .»
از او می پرسم : دكتر چرا آنالیز؟
می گوید: « علاقه، فهم مطلب، لذت درك موضوع و علاقه ی بیشتر، سپس فهم بیشتر، علاقه بیشتر و نهایتا دلبستگی به آنالیز كه حالا دیگر در شاخه های مختلف آن كار می كنم .»
می فهمم كه در شاخه های مختلف آنالیز كار می كند .از او راجع همین موضوع می پرسم.
دكتر راجع به تحقیقات خود در شاخه های مختلف آنالیز بگویید.؟
در جواب به كاربردهای آنالیز ریاضی در علوم مختلف اشاره می كند. كاربردهایی عجیب كه از شنیدنش چند دقیقه ای بهت زده می شوم.
می گوید: « كارهای اخیر من در زمینه آنالیز غیرخطی است.و دلیل اینكه من آنالیز غیر خطی را انتخاب كردم اول، علاقه زیاد من به آنالیز و ارتباط با تخصص من و دوم كاربردهای بی نظیری كه آنالیز غیرخطی امروزه در اكثر علوم دارد.»
از آنجا كه ریاضی را همیشه علمی تئوری و محض می دانستم از او می خواهم مثالهایی از كاربرد آنالیز ریاضی در علوم مختلف بیاورد .او در جواب سعی می كند خیلی ساده حرف بزند تا برای من قابل درك باشد . پس به زبانی كه سعی می كند خیلی ساده باشد چند مثال از كاربردهای آنالیز ریاضی در پزشكی می آورد مثل: كمك در تشخیص بیماریهای قلبی، كاربرد در جراحی مغز، تشخیص زمان سكته ، تشخیص مرحله رشد سلولهای سرطانی و ... و من با دهانی باز از بهت و حیرت به او نگاه می كنم .
و باز مثالهایی از كاربرد این شاخه از ریاضی در زمینه سیاست ، اقتصاد و ... می آورد و بهت من بیشتر می شود.از نظریه بی نظمی و نظریه تعادل و « جان نش » و نظریه بازیها و كاربردهای آن در اقتصاد و تجارت و بازار بورس و ... می گوید و من بهت زده فقط به او نگاه می كنم .
ناگاه حرفهایش را قطع می كند و با خنده می گوید:« فكر كنم كافی است .نه؟؟ »
و من هم ناچارا با خنده می گویم : زیادی كافی است .!!
از فعالیتهای برجسته ی او در آینده ی نزدیك می پرسم . در جواب خبر از برگزاری كنفرانسی بین المللی می دهد كه در اردیبهشت سال آینده در دانشگاه پیام نور تبریز برگزار می شود. گویا برگزاری این كنفرانس دو مهره اصلی دارد. او و دكتر عبادیان رئیس دانشگاه پیام نور آذربایجان شرقی .در این كنفرانس اساتید و صاحب نظران بزرگ دنیا در زمینه آنالیز ریاضی حضور دارند.
او می گوید: « متعاقب برگزاری این كنفرانس ، كارگاهی آموزشی هم در دانشگاه سمنان با حضور 12 تن از همین اساتید كه برای كنفرانس به ایران می آیند برگزار خواهد شد.»
از كارهای جاری او جویا می شویم . چند دانشجوی دكترا دارد و چند مقاله ی در دست تالیف و كتابی دیگر كه در حال تالیف است .
شنیده بودم كه در تربیت دانشجویان ارشد و دكترا بسیار سخت گیر است ولی با این حال دانشجویان دكترا و كارشناسی ارشد اشتیاق زیادی برای كار با او دارند ؟دلیلش را می پرسم . در جواب می گوید: به این دلیل كه در تربیت دانشجویان خود رویه ای اختصاصی دارم .
می پرسم: چه رویه ای؟ در جواب می گوید: « در تربیت دانشجو علاوه بر طی روال طبیعی كه تمامی اساتید در تمامی دانشگاهها رعایت می كنند من كار بیشتری از آنها می خواهم» ( با لبخند) .
می پرسم : دكتر چرا این آخری را با لبخند گفتید ؟ مگر چه رویه ای دیگری را بكار می برید ؟
این بار با لبخندی واضح تر می گوید: « پوستشان را می كنم . !! »
قبلا شنیده بودم كه دانشجویان دكترا و ارشد بسیار راغب برای كار با وی هستند .فكر می كردم دلیلش حتما دلسوزی بیشتر اوست نسبت به اساتید دیگر . اما گویا ماجرا چیز دیگری است .به همین دلیل از او راجع به همین موضوع می پرسم . یعنی راجع به روش او در تربیت دانشجویان ارشد و دكترا .
می گوید: « علاوه بر روال طبیعی تربیت دانشجوی دكترا ، من در كار با دانشجویان این مقطع چند كار دیگر هم از آنها می خواهم . »و اضافه می كند: « بخاطر بالا بردن سطح كیفی دانشجو و تقویت بنیه او در امور پژوهشی ، پس از شروع كار تحقیقاتی در دوره دكترا ، دانشجوی من موظف به راهنمایی حداقل دو
تا سه دانشجوی كارشناسی ارشد است و این شامل كار تحقیقاتی خواستن از آنها و مسئله دادن به آنها می شود تا جاییكه همزمان با تحصیل در مقطع دكترا ، قدرت تربیت دانشجوی ارشد را پیدا كند.دوم اینكه دانشجوی دكترا را وادار به داوری مقالات مجلات بین المللی همپای خودم می كنم .این هم در راستای تقویت بنیه تحقیقاتی او و تقویت ارتباطات او با مجامع و مراجع علمی بین المللی است . سوم اینكه دانشجوی دكترا را وادار می كنم تا مسائل محوله در كار تحقیقاتی را در شاخه مورد نظر چنان ارائه كند تا یكی از افراد سرشناس و مرجع در آن زمینه تخصصی در دنیا بشود.یعنی دانشجوی دكترای من موظف به ارائه كار دسته اول در دنیا است. و بالاخره اینكه دانشجویان دكترای من پس از اتمام كار تحقیقاتی رساله خود موظفند در موضوع جدیدی كه بنده به آنها ارائه می كنم غیر از موضوع رساله كار تحقیقاتی انجام دهند و به نتیجه برسانند. به این خاطر كه اولا یك بعدی تربیت نشوند ، در شاخه ای دیگر نیز صاحب نظر باشد و همچنین در آینده اگر بخواهند تغییر رشته و یا تغییر گرایش بدهند زمینه لازم را داشته باشند آنهم زمینه ای بسیار قوی. »
با چند لحظه مكث می گوید: « كافی است یا باز هم بگویم ؟ »
می گویم: دكتر مثل اینكه شوخی شوخی پوست بچه های مردم را می كنید.
می گوید : « بله ، همینطور است كه می گویید اما همین بچه های مردم پس از اتمام تحصیل در دوره ارشد، بدون استثنا در دوره دكترا پذیرفته می شوند. حتی خیلی هایشان بدون كنكور پذیرفته می شوند و اگر دانشجوی دكترای من باشند پس از اتمام دوره دكترا، در بهترین دانشگاهها و یا مراكز پژوهشی جذب شده و حرفی برای گفتن دارند.»
و به كنایه می گوید: « چون قبلا حرف زدن را بیش از حد تمرین كرده اند.»
می پرسم : دكتر با این همه مشغله در طول شبانه روز ، چند ساعت می خوابید؟ .
می گوید: « معمولا چهارساعت ، به ندرت پنج ساعت.» و اضافه می كند: « نه تنها من كه دانشجویان من نیز همین مقدار استراحت شبانه روزی دارند .»
انصافا راست می گوید. چون در طول تعطیلات پایان ترم یا میان ترم ، تنها دانشجویان دكترا و كارشناسی ارشدی كه در دانشكده مانده و كار می كنند ، دانشجویان او هستند.
از علایق شخصی اش می پرسم .دكتر آیا در كنار كار علمی، علایق شخصی هم دارید؟
و از جوابش متعجب می شوم وقتی می شنوم كه می گوید : « موسیقی ، ورزش و هنر عكاسی نیز در زندگی من جای ویژه ای دارند. »
می گویم اول از ورزش بگویید و پیش خودم فكر می كنم الان در جواب می گوید: به فوتبال علاقمندم. ولی نه . جوابش زمین تا آسمان با حدس من فاصله دارد.
- « هنر رزمی كونگ فو را اولین بار نزد برادرم شروع كردم 17 سال پیش . و تا امروز نیز از آن جدا نشده ام ، هرچند این روزها كمتر كار می كنم . »
و عكسهایش را در برخی سایتها به همراه همرزمانش به من نشان می دهد با شالبند سبز كونگ فو .
« نوازندگی تار و سه تار نیز كه در خانوادگی ما موروثی است .» می فهمم كه ساز سه تار را هم در حد حرفه ای می نوازد .« و عكاسی از طبیعت كه بسیار به آن علاقمندم و در اوقات بی كاری ، استراحت، سفر و ... به آن می پردازم» و آلبومی از كارهای خود را در این زمینه رو می كند كه واقعا عكسهایی استثنایی از طبیعت است .
در كنار همه ی اینها كار اجرایی هم دارد . دو سال مدیر دفتر استعدادهای درخشان دانشگاه و چند سال اخیر هم كه معاون پژوهشی دانشكده علوم پایه است .
به او می گویم: قرار بود مصاحبه ی كوتاه داشته باشیم بمناسبت هفته ی پژوهش. پس از تنگناهای پژوهشی و مشكلات سر راه پژوهش در كشور بگویید تا لا اقل قسم مان درست باشد كه به مناسبت هفته پژوهش با شما مصاحبه كردیم .
در جواب با كمی مكث می گوید: « لازمه پیشرفت و ترقی در هر كشوری پژوهش است . وضعیت پژوهش در كشور ما از میزان بها دادن به آن مشخص است . همه در عمل از لزوم بها دادن به پژوهش می گویند تا جاییكه این چند ساله ، شعار ثابت برنامه های كلیشه ای هفته پژوهش شده است :«بدون پژوهش تصمیم نگیریم» . اما ، در عمل می بینیم كه بسیار است فاصله میان گفته ها تا كرده ها . اختصاص اعتبارات ناچیز به بخش پژوهش، ضعف آیین نامه ها و دستور العملها ، عدم توجه كافی مسئولان ،عدم تطابق تخصص و رشته تحصیلی مدیران كلان پژوهشی در كشور ، نبود بانك های اطلاعاتی پژوهشگران كشور، نقص و ضعف ارتباط میان دستگاههای دولتی و خصوصی كشور با نهادهای تحقیقاتی و پژوهشی آنهم در عصری كه به عصر ارتباطات شناخته می شود. و در یك كلام مشكل فرهنگی در این زمینه . »
و می افزاید: « هنوز فرهنگ پژوهش و تحقیق را نهادینه نكرده ایم بدنبال تبدیل آن به ثروتیم .»
و تاكید می كند: « باید تعصب را كنار بگذاریم و بپذیریم كه آیا پژوهشهای ما واقعا علمی است یا صرفا ابزاری است برای گذران وقت بدون دستیابی به افکار نو و خلاقیت های نوین .»
و اضافه می كند: « باید بدانیم از نقطه نظر پژوهشی در کجا قرار داریم. یک کار ساده، مقایسه وضعیت خودمان با سایر کشورهاست. در این باره باید حب و بغض را کنار بگذاریم. چشمان خود را باز کنیم و اگر
راه رفتهای هست که تجربه شده، و نرفتهایم، برویم.» او تاكید می كند :
« احترام گذاشتن به علم شرط اول پیشرفت در آن است.
تقویت حس کنجکاوی که یکی از بهترین و شریف ترین احساسات موجود در آدمی برای پژوهش است، یکی از اصلی ترین وظایف ماست. بهترین نیروهای پژوهشی ما کنجکاوترین آنها هستند. ما نباید با علم رفتاری دوگانه داشته باشیم، در دل علاقه مند اما به دلایلی آن را محکوم کرده یا از آن منتفر و گریزان باشیم. » و می افزاید : «وضعیتی که كشور ما در زمینه پژوهش و تحقیق دارد شاید نسبت به برخی از کشورها پیشرفت به حساب می آید اما، در مقایسه با استاندارهای قابل قبول از جایگاه مطلوبی برخوردار نیستیم. پس باید به بررسی مشكلات سر را پژوهش و آسیب شناسی آن در كشور پرداخت، اصولی و علمی .نه در قالب بخشنامه ، بیانیه ، سخنرانی وغیره ...»
بعنوان آخرین سوال می پرسم : دكتر شما به ایجاز و خلاصه گویی میان همكاران شهرت دارید .پس مختصر و مفید بگویید: پژوهش را چه می دانید.؟
و جواب می دهد:« اگر پژوهش نباشد، نتیجه اش درجا زدن و یکجا ایستادن است.»
و با لبخندی كه این بار كمی تلخ می نماید اضافه می كند: « نتیجه سكون و یكجا ایستادن هم كه از پیش معلوم است.، گندیدن ! ! .»
هدفمان جدیت، صداقت و انضباط در کار و عشق ورزیدن به دانش پژوهان است.